ضعف در ارزیابی و کتب درسی
در این قسمت به دو ضعف دیگر نظام آموزشی حوزه می پردازیم؛
3 - عدم وجود سیستم ارزیابی برای ارتقا به مراتب بالاتر آموزشی .
در سیستم آموزشی باید یک روشی برای ارزیابی دانش پژوه برای ارتقا به مراتب بالاتر وجود داشته باشد. اکثر نظام های آموزشی این کار را توسط برگزاری امتحانات پایان سال انجام می دهند. در حوزه نیز این امتحانات وجود دارد.
اما سوال اصلی اینست که آیا یک امتحان با شش یا هفت سوال از یک کتاب بزرگ می تواند ارزیابی مناسبی برای طلبه به شما رود؟ برخی طلاب سال هفتم ممکن است از لحاظ علمی از طلاب سال نهم قوی تر باشند و این نشان از ضعف سیستم ارزیابی بوده است.
البته سیستم آموزشی حوزه با برگزاری امتحانات شفاهی در برخی سال های تحصیلی این ارزیابی را قوی تر کرده است. اما در نهایت، فقدان یک سیستم ارزیابی قوی در نظام آموزشی حوزه حس می شود.
4 - عدم نگارش کتب درسی برای آموزش .
کتاب های درسی باید خصوصیات خاصی داشته باشند که به بعضی از آن ها اشاره می کنیم؛
الف- مطالب و فعالیتهای پیشنهادی در کتاب درسی باید بر اساس برنامهی مشخص و هدفهای آموزشی معینی باشد.
برنامهی درسی با همکاری کارشناسان رشتهی درسی، کارشناسان روانشناسی یادگیری، روشهای تدریس و برنامهریزی درسی و با توجه به هدفهای کلی سیستم، هدفهای مقطع تحصیلی و هدفهای درس مورد نظر و در نظرداشتن هدفهای کلی انجام می شود.
ب- مطالب عرضه شده باید با گروه سنی و توانایی ذهنی طلاب سازگاری داشته باشد و فرصتهایی متعددی را برای طلابی که تواناییهای متفاوتی دارند، فراهم کند.
ج- مطالب و فعالیتهای پیشنهادی تا اندازهای با زندگی روزانه و محیط اجتماعی ربط داشته باشند.
د- متن آموزشی به اندازهی کافی از فعالیتهای عملی برخوردار باشد.
و- مطالب و شیوهی مطرحکردن آنها باید جدید، پیشرفته و تحولیافته باشد.[1]
خصوصیاتی که ذکر شد باید در یک کتاب درسی باشد که آن کتاب درسی بتواند اهداف سیستم آموزشی را تأمین کند.
به نظر می آید تمام این ویژگی های مطلوب در کتب حوزوی وجود ندارد و حتی برعکس خصوصیات منفی متعددی باعص شده است تا ضرورت ایجاد تغییرات در این کتب آموزشی بیش از پیش حس شود؛
الف- قدیمی بودن کتب درسی حوزه و فقدان مطالب جدید و نو.
با تأملی در کتاب های حوزه و تاریخ نگارش آن ها، در میابیم که بیشتر این کتب مربوط به قرن های گذشته هستند. کتب ادبیات عرب معمولا مربوط به قرون هشت و نه هستند. کتاب لمعه، قرن ده و مکاسب در حدود دویست سال پیش به رشته تحریر درآمده است.
اصول فقه مظفر و الموجز کتب جدیدی هستند اما کفایه مربوط به قرن دوازدهم است. آنچه مسلم است اتقان و قدرت علمی این کتاب هاست اما باید بدانیم که در طول ایام بعد از نوشته شدن این کتب، مسائل بسیار و نظریات نو جدید مطرح شده است که کتب جدیدتر می توانند به آنها پاسخ گو باشند.
ب- اغلاق و عبارات سنگین کتب درسی فعلی
جملات معما گونه ای مانند «ان کان کالخلیل فکالخلیل و الا فکیونس» در کتب درسی حوزه بسیارند. مغلق گویی و پیچیده نویسی پیش فرض و روش بسیاری از علمای حوزه بوده است. کتبی مانند صمدیه و کفایه، کتبی هستند که عبارات سنگین و سخت فهمی دارد و طلبه به جای آنکه وقت برای پرورش مطلب بگذارد باید به عبارت خوانی و فهم آن بپردازد.
مقام معظم رهبری می فرمایند:
«چرا ما بىخود، در «مُغنى» یا «مطوّل» این همه وقت تلف كنیم؟ آنچه را كه باید در «مطوّل» یاد گرفت، در كتابى حدود یك دهم «مطوّل» هست. آن را بخوانید.
چه لزومى دارد كه ما كتاب «معالم» را بر اساس اوّلین كتاب اصولى بخوانیم كه مثلاً متعلّق به چهار قرن پیش است؟ در حالى كه كتاب «معالم»، علاوه بر اینكه مطلبش یك مطلب اصولى است و بالاخره براى متعلّم جدید است، عبارات آن هم عبارات مشكلى است. چرا ما طلبه را به عبارت معطّل كنیم؟
امروز در دنیا تمرین مىكنند كه مشكلترین مطالب را به آسانترین زبانها بیان و فرموله كنند. رمز مىگذارند تا با گفتن یك كلمه، مخاطب ده كلمه را بفهمد؛ اما ما بیاییم عبارتِ مشكلى را براى بیان مطلبى انتخاب كنیم.
همین مطالبى راكه مرحوم صاحب«معالم» به عبارتِ مشكل بیان كرده است، فرد دیگرى در كتاب اصولىِ دیگرى كه از «معالم» كوچكتر و جدیدتر هم هست، چهار صد سال بعد از «معالم» نوشته و همهى مطالب لازم «معالم» را به زبان ساده بیان كرده است. اینكه بهتر از آن است. چه استدلالى پشت سر این وجود دارد كه ما كتابها را عوض نكنیم؟
باید لَجنهاى از فضلاى بزرگ حوزهى علمیه بنشیند و یك دوره فقه - از طهارت تا دیات - به زبان ساده بنویسند كه كار «شرح لُمعه» را بكند و كیفیت استدلال را نشان دهد. «شرح لمعه»، كتاب نسبتاً مشكلى است.
ما چرا براى این عبارت، طلبه را معطّل كنیم؟ كتابهاى درسى دیگر نیز همین گونهاند. این كتابها كه از آسمان نازل نشده است.
یك روز هم كتابهاى درسى دیگرى بود. مگر «ریاض» كتاب بدى است؟ مىگویند كتاب «مكاسبِ» شیخ، كتاب خیلى خوبى است.البته كه كتاب خوبى است؛ ولى مگر «ریاض» كتاب بدى است؟ یك روز در حوزههاى علمیه، «ریاض» مىخواندند كه البته زمان ما نبود؛ بلكه زمانِ پدران ما بود.
از جمله كتابهاى معمولى كه طلبهها در حوزه مىخواندند، دو جلد كتاب «ریاض» بود. آیا حالا هم ما «ریاض» بخوانیم؟ آنها «قوانین» و «فصول» مىخواندند؛ اما حالا نمىخوانند و منسوخ شده است. این كار چه مانعى دارد؟»[2]
ج- عدم نوآوری
در کتب درسی حوزه نوآوری وجود ندارد و مقتضیات زمان کمتر درآن ها در نظر گرفته شده است و نیاز به برخی اصلاحات دارد.
رهبر معظم می فرمایند:
«كتابهاى درسى، یكى دیگر از مشكلات حوزهى علمیهى قم و حوزههاى علمیهى دیگر است. تا سخنى از كتابهاى درسى مىگوییم، مىگویند فلان عالم بزرگ هم همین كتابها را خواند؛ حالا آنهایى كه انقلابىترند، مىگویند امام هم همین درسها را خواند كه امام شد! آیا امام چون همین درسها را خواند، امام شد؟! امام جوهر مخصوصى بود.
آنچه كه شما در عظمت امام پیدا مىكنید، ناشى از این نیست كه این كتابهاى درسى را خواند. وانگهى، از زمانى كه امام راحل (رضواناللَّهعلیه) این كتابها را مىخواندند، تا حالایى كه من و شما مىخواهیم این كتابها را بخوانیم، بین این دو مقطع، شصت سال، هفتاد سال فاصله شده است.
كتاب درسى جدید تولید كنید. چه اشكالى دارد كه عدهیى بنشینند كتاب درسى جدید تولید كنند؟ مىگویند ما شهید ثانى نمىشویم! خیلى خوب، شهید ثانى نمىشوید؛ اما بسیارى از فقهاى امروز ما از فقهاى گذشته واردترند.
من نمىگویم رتبهى علمى و استعدادشان بیشتر از آنهاست - شاید اگر در زمان آنها بودند، مثل آنها نمىتوانستند باشند - اما بسیارى از آنها، سطح معرفت فقهیشان بالاتر از خیلى از فقهاى گذشتهى ماست؛ چرا نمىشود؟ كتاب اصول تولید كنید؛ كتاب فقه تولید كنید؛ براى مراتب مختلف تولید كنید؛ شكل درس را عوض كنید.
آن روز یكى از دوستان عزیز ما - كه من واقعاً خیلى هم خاطرش را گرامى مىدارم - به من مىگفت كه اینطور نمىشود كه در حوزه جنس پلاستیكى درست كرد؛ باید مطول و بعد معالم و بعد قوانین و بعد لمعه را با شروحش از اول تا آخر مطالعه كرد.
من به او گفتم كه نمىگویم جنس از پلاستیك درست كنید؛ بلكه مىگویم امروز در دنیا از جنسى كه از آهن سختتر است، صفحهیى نازكتر از كاغذ درست مىكنند؛ من مىگویم این را درست كنید.»[3]
پی نوشت ها :
[1] سید مرتضی خلخالی، كارشناس ارشد برنامه ریزی درسی.
[2] بیانات در دیدار جمعى از نخبگان حوزوی/1374.
[3] بیانات در دیدار جمعی از فضلاى حوزهى علمیهى قم/1370.
تهیه و تولید : احمد اولیایی ، گروه حوزه علمیه تبیان